اعتراف

باید اعتراف کنم بارها شده که بخاطر پیش قضاوت درباره یک تک جمله از یک شخص، حس بدی به اون شخص پیدا کرده ام ولی بعد که متن کامل کتاب یا سخنرانی اون فرد رو خوندم همیشه شرمنده خودم شده ام.

متاسفانه یکی از روش های بسیار ناپاک رسانه ها، القای یک content (یا message) به مخاطب، از روی text جدا شده از context هست. در واقع جمله واقعا توسط خود شخص بیان شده اما چون کانتکست و اتمسفر اون صحبت، مقدمه و نتیجه گیری، جملات قبل و بعدش و بسیاری چیزهای دیگه بیان نمیشه، یه جورایی خیانت در حق گوینده حساب میشه.

همیشه فکر میکنم مردم رسانه ها رو میسازن و رسانه ها هم مردم رو. میشه دید که این خصلت (Text out of Context) کاملا در ذهنیات ما هم وجود داره، برای همینه که ما به یک رسانه که نصفه و نیمه پیامی رو بدون پذیرفتن مسئولیت انتقال واقعی منظور کلام منتقل میکنه اعتماد میکنیم و اون رو بازنشر میکنیم. (چون خودمون هم رویدادها یا خاطره هارو برای دیگران اغلب بصورت انتخابی و صرفا برای القای منظور و هدف خاص خودمون میگیم و ده ها عامل تاثیر گذار جانبی اون اتفاق رو نمیگیم).

چقدر از دوستی ها و روابط و همکاری ها بخاطر کمی بی دقتی ما در انتقال پیام ها بر هم میخوره. اعتراف میکنم که بارها و بارها من خودم از این جنایت ها کرده ام.