میگویند برخی از بزرگان مثل ابوریحان بیرونی، در آخرین لحظات عمر همچنان پیگیر یک مسئله بوده اند. یا برای مثال تصویری زیبا از دکتر حسابی در آخرین ساعات بیمارستان گرفته شده که ایشان را در حال مطالعه نشان میدهد.
شما فکر میکنید در آن لحظات آخر، آنها به چه می اندیشیده اند؟ چه مسئله لذت بخشی است که در آن لحظات هنوز برای این انسان های بزرگ، اینقدر حیاتی است؟
به نظر من، این اشخاص در طول عمر، به همه آنچه باید برای لحظه مرگ بیندیشند از قبل اندیشیده اند. نیازی ندارند در آن دقیقه ها و ساعت ها بخواهند به دنبال توجیهی برای کارها و رفتار و افکار خود در دنیا باشند. آنها میتوانند این واپسین لحظات را نیز مانند دیگر لحظاتشان مشغول فکر کردن و حل مسئله باشند.