چالش ها و دغدغه های ما در مورد اینترنت اشیاء

IOT به عنوان نماینده انقلاب صنعتی چهارم، به دلیل ایجاد تحول بنیادی در مشاغل، اقتصاد و زندگی روزمره مردم دارای اهمیت فراوان می باشد. کشور ما نیز تحت تاثیر این روند طی سال های گذشته به دنبال انتقال دانش و فناوری IOT بوده و مطلب زیر توضیح برخی موارد در ارتباط با این فناوری می باشد:

یکی از دغدغه های عمده کشورها بویژه جوامع سنتی حفظ جایگاه والا و حفظ کرامت انسان در مواجهه انسان و اشیا، است. این نگرانی همواره در مورد IOT نیز بیان شده است. اما بیان این دلنگرانی ها بدون درک عمیق روندهای فناوری ها در دنیای پیش رو معنای مشخصی ندارد.

مفهوم جایگاه و ارتباط انسان و ماشین (اشیاء) مربوط به بحث IOT نیست، بلکه لازم بوده در مباحث پایه ای تر مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، سیستم های خودمختار، روباتیک، نانوتکنولوژی، بایوتکنولوژی و … مورد بحث قرار گرفته باشد.

کلماتی مثل “جایگاه”، “کرامت” و “والا بودن” حتی در این دنیای فیزیکی و بدون حضور اشیاء هوشمند، معنا و مفهوم کاملا مشخصی ندارند. با در نظر گرفتن بحث هایی مانند هوشمندسازی، خودکارسازی، خودمختاری ماشین ها و مباحث Human Augmentation و Human Substitution  که تنها بخشی از نتایج مهم انقلاب صنعتی چهارم هستند، نمیتوان همچنان نگاه متعلق به دوره های قبل را برای انسان این دوره به کار برد.

 اگر درک درستی از روندهای تکنولوژی نداشته باشیم به این معنی است که در حال برنامه ریزی کشور برای آینده ای هستیم که از بسیاری از جنبه های آن چشم بسته ایم. امروزه خالقِ تکنولوژی ها، تعریف کنندگان اخلاقِ تکنولوژی هستند و نه دولت ها. امروزه خالق خودروهای بدون سرنشین، خالق شبکه های اجتماعی، خالق ماشین ها و خانه های هوشمند، خالق گجت ها و تکنولوژی های پوشیدنی و … مفهوم اخلاق و معنای حریم خصوصی را در این حوزه ها تعریف میکنند.

 انقلاب صنعتی چهارم بواسطه وجود هوش مصنوعی آنقدر پیچیده است که درک عمیق آن حتی برای خود شرکت های بزرگ فناوری که در لبه دانش حرکت میکنند و تجربه شکست ها و پیروزی های انقلاب های گذشته را داشته اند نیز سخت است.

برای کشور ما، که فقط بر روی رویدادها سوار میشویم و به روندهای جهانی توجهی نداریم، شاید مثل همیشه وارد کردن یک تکنولوژی یا بستن قرارداد با چند شرکت که فقط بتوانند کار نصب و پیاده سازی چند دستگاه مورد نیاز و برقراری ارتباطات آنها را با استانداردهای مشخصی انجام دهند کفایت می کند. اما عدم درک مفهوم انسان-ابزار (Cyborg)، دیدن انسان و اشیاء در نقطه مقابل هم و نگرانی از جایگاه و کرامت انسان ها، موضوع بسیار عمیق تر و پیچیده تری خارج از این سند است که به فلسفه تکنولوژی مرتبط است و موضوع بسیاری از مقالات و کتاب های روز دنیاست.

مورد دیگر نیاز به حقوق و وضع قوانین و مقررات است. اما پیش از آن لازم است به کلمه “انقلاب” در انقلاب صنعتی چهارم که IOT تنها یکی از بخش های آن است بیشتر توجه شود. انقلاب یعنی دگرگون شدن کلیه ساختارها و حاکمیت های رایج به طوری که حتی قوانینی که باید قوانین را وضع کنند، اخلاقی که باید اخلاق را ارزیابی کند و مقرراتی که باید مقررات جدید را بسازند تغییر بنیادی می کنند. به عبارت دیگر، برای وضع قوانین متناسب با انقلاب جدید، ابتدا نیازمند تحول در مدل ذهنی قانون گذاران هستیم. در غیر این صورت انقلاب صنعتی چهارم، بیشتر شبیه به واردات مثلا یک قطعه یا دستگاه از یک کشور خارجی خواهد بود و نه نگاهی Disruptive به کلیه زیرساخت ها و فرایندهای سنتی کشور.

نگرانی دیگر احتمال بیکار شدن تعداد زیادی از انسان هاست. بدون شک با رشد تکنولوژی ها، روند بیکاری و کاهش مشاغل انسان های غیرمتخصص، بطور صعودی و چشمگیری افزایش خواهد یافت. چطور ممکن است از IOT حرف بزنیم اما از هوش مصنوعی، Big Data و رایانش ابری غافل شویم که اغلب مشاغل پر منفعت جامعه امروزی ما مانند پزشکان، حسابداران، بانک ها، بیمه ها، مشاغل صنعتی و کارگران تولیدی، راهنمایی و رانندگی، مشاغل نظارتی، مشاغل دفتری و … را کاملا تغییر خواهند داد.

چطور ممکن است با آمدن ربات هایی که بصورت هوشمند خط تولید را مدیریت و اجرا می کنند، اشتغال، دچار انقلاب و دگرگونی نشود؟ چطور ممکن است خانه های هوشمند و اتومبیل هایی که هر لحظه داده های رفتاری اتومبیل و راننده را جمع آوری میکنند صنعت بیمه کشور را به کلی متحول نکنند؟ (به منظور پرداخت حق بیمه منصفانه، شرکت بیمه لازمست مشتریان پرریسک و کم ریسک را بر اساس رفتار آنها مانند نوع رانندگی، نوع تغذیه، میزان فعالیت ورزشی متمایز کند.) و یا در بحث استخدام، تحلیل پیوسته رفتارهای شخص میتواند فرایندهای استخدام را به کلی متفاوت سازد. ضمنا بدیهی است که اگر دانش یا فناوری از کشورهای دیگر وارد شود، نیازمند به کارگیری مشاوران و متخصصان خارجی در کنار کارشناسان داخلی هستیم.

برخی دیگر از نگرانی ها، ایجاد فرهنگ مصرفی در حوزه IOT است، اما آیا دیگر صنایع اینگونه نیستند؟ صنعت خودرو، صنعت رایانه و تلفن همراه، صنعت مواد غذایی و کشاورزی، صنعت پوشاک، صنعت تجهیزات پزشکی و … چطور؟ آیا فقط در حوزه IOT دغدغه مصرف گرایی اهمیت پیدا میکند؟ اگر ما هم در یک حوزه فناوری حرف تازه ای برای دنیا داشته باشیم کشورهای دیگری خواهند بود که حاصل فکر و زحمت ما را “مصرف” کنند. اگر هم قصد رسیدن به اقتصاد تولید محور داریم که نیازمند تغییر نگرش و مدل ذهنی جامعه و البته مدیران و برنامه ریزان و ذی نفعان امر تولید و تجارت و واردات کشور هستیم. البته چون در برخی کشورها، قطعات به روش تولید انبوه و ارزانتر تولید میشوند، بدیهی است که برای دیگر کشورها مقرون به صرفه است که برخی تجهیزات را از این کشورها تهیه کنند.

برای ورود هر فناوری لازمست نیازهای اولویت دار را شناسایی کرد اما مهم است بدانیم اولویت از منظر چه کسی و بر اساس چه ملاک و اهمیتی؟ چه شاخصی برای اولویت وجود دارد؟ باید توجه داشت که IOT فقط اینترنت اشیا نیست، اینترنت ذهن، بدن و جان هم هست، اینترنت رفتارها هم هست، اینترنت زندگی هم هست. تشخیص الگوهای رفتاری اشخاص، عادت ها، سطح استرس، نوع شخصیت، پیشرفت بیماری ها، اختلالات رفتاری مانند اختلال دوقطبی همگی از خدماتی است که امروزه با کمک دستگاه ها قابل تشخیص هستند. اکنون شرکت های زیادی وظیفه هوشمند کردن منازل و تجهیزات را انجام میدهند و بر اساس اولویت هایی که از بازخوردها و سفارشات بازار بدست می آورند، تعداد زیادی ماژول سنسور و عملگر وارد کشور کرده و یا خود مونتاژ یا تولید میکنند.

۳ دسته مهم دستگاه های IOT یعنی دستگاه های قابل استفاده در خانه، اتومبیل و فناوری های پوشیدنی (wearable) همین الان در بازار ایران موجودند. خانه های هوشمند، زمان خالی بودن خانه، زمان هایی که فقط افراد پیر یا بچه ها درون خانه تنها هستند، زمان های پخت و سرو غذا در خانه، باز و بسته شدن درب و پنجره ها و همه دستگاه های منزل را مدیریت میکنند. در هنگام رانندگی، کلیه عادت های رانندگی، مکان هایی که راننده زیاد سفر میکند و اطلاعات سلامت راننده و خودرو بصورت لحظه ای قابل دسترس هستند. ساعت ها و دیگر فناوری های پوشیدنی که زمان های خواب و بیداری، ورزش، میزان پیاده روی، محل و مسیر رفت و آمد، تعداد تپش قلب و همچنین اپلیکیشن هایی که غذای روزانه و وزن را کنترل میکنند در حال استفاده هستند.

توجه به این نکته مهم است که برخی محصولات حوزه ICT غیر فیزیکی (نرم افزاری) می باشند؛ لذا واردات اینگونه محصولات با واردات به معنای سنتی (فیزیکی) و رعایت اولویت ها معنایی ندارد.

بر خلاف دوران انقلاب کشاورزی که در آن زمین و محدوده سرزمینی مطرح بود، در انقلاب صنعتی چهارم و IOT، محدود نبودن سرزمین ها به معنای حدود جغرافیایی از مزیت های اصلی و برجسته میباشد. نمیتوانیم از فناوری های M2M صحبت کنیم و در آن جغرافیا مطرح باشد. IOT یعنی من در ایران بتوانم به شیء ای که در کشوری دیگر است از راه دور متصل شوم و آن را کنترل کنم و برعکس. مگر اینکه منظور از IOT چیز دیگری باشد! در مورد سرزمین سایبری ایران نیز، مستحضرید که اگر بخواهیم در محدوده ای بیرون از کشور یعنی درون کشوری دیگر خدماتی ارائه کنیم، احتمالا آن کشورهای دیگر هم میخواهند در کشور ما خدماتی را به هم وطنان کشور خودشان ارائه دهند. یعنی لازمست به کشورهای دیگر هم اجازه دهیم در ایران سرویس دهنده هایی داشته باشند.

در مبحث حفظ امنیت و حریم خصوصی، باید توجه داشت که اشخاص مالک داده های خودشان و داده هایی که دیگران از آنها جمع آوری کرده اند هستند. حق دسترسی به داده های جمع آوری شده در مکان های عمومی را دارا هستند. اشخاص حق دسترسی، حذف، بکاپ گیری، استفاده و به اشتراک گذاری داده هایشان را به دلخواه خود و بصورت آنی و بطور همه جانبه در یک فرمت استاندارد دارا میباشند. ضمنا باید توجه داشت که در برنامه نویسی ارتباطات ماشین به ماشین، اشیاء میتوانند با پروتکل ها و یا زبان های برنامه نویسی متفاوتی با هم در حال صحبت باشند که از بیرون قابل درک و نظارت نیست. همچنین بر اساس فناوری های جدیدتر رمزنگاری و همچنین مباحث Blockchain امکان تشخیص هویت فرد، محتوا، نوع ارتباط، و داده ها وجود ندارد.

در بحث ایمنی و سلامت کاربران به دلیل جدید بودن این فناوری، در شرکت های پیشرفته هم مشاهده میشود که خطاهای سخت افزاری و نرم افزاری باعث بروز حوادث و یا نفوذ و هک شدن سیستم ها شده است. البته اغلب در زمان کوتاه برطرف میشود و در به روزرسانی های بعدی اصلاح میگردد. ضمنا به تازگی ایده مجهز کردن اتومبیل ها، خانه ها و غیره به “جعبه سیاه”، باعث شده بتوان همه اتفاقات و علائم را ثبت و پیگیری نمود. همچنین پیروی شرکت ها از استانداردها، پیاده سازی Open Source و در صورت امکان Open API برای توسعه محصولات اهمیت فراوان دارد. همچنین بسیاری از اشیا، نیاز به بروزرسانی (حتی دستگاه های ایمپلنت شده)، افزودن پچ های مورد نیاز و گاهی ریبوت شدن دارند.

در مورد پایش مخاطرات، اگر چه اغلب کشورها همیشه این دغدغه را داشته و دارند، از آنجا که در انقلاب صنعتی چهارم همه چیز از جمله اشتغال، اقتصاد، آموزش، کسب و کار، اجتماع و … متحول میگردند، بسیاری از این موارد در هر جامعه ای تحولات بنیادی خواهند داشت. بنابراین حتی نوع مخاطراتِ محتمل، به سختی قابل پیش بینی است. برای مثال اپلیکیشن های خانه های هوشمند که زمان های خالی بودن خانه ها را در خود ذخیره میکنند، میتوانند برای دزدها اطلاعات ارزشمندی فراهم کنند! لذا این پروسه نیز مانند بحث امنیت در هر حوزه دیگر، نیازمند متخصصان این حوزه، برنامه ریزی، آگاهی عمومی و گذشت زمان است.

البته میتوانیم امروز ضعف های کشورهای جلوتر از خود را ببینیم چون احتمالا مشکل آینده ما نیز خواهد بود. علاوه بر بحث های فنی، بخش دیگر مخاطرات مربوط به بحث های فرهنگی و آمادگی ذهنی انسان ها در پذیرش فناوری هاست که به دلیل جایگزینی هوش مصنوعی با انسان و همکار شدن انسان و روبات در کارخانه ها و فروشگاه ها و خانه ها بویژه در کشورهایی با نگاه سنتی، نیازمند توجه بسیار است.

در مورد آموزش های کاربردی و شناسایی فرصت ها و تهدیدها، نیاز مبرم به تربیت متخصصان حوزه تکنولوژی، متخصصان حوزه فلسفه تکنولوژی، متخصصان حوزه اخلاق تکنولوژی و متخصصان حوزه قوانین حقوقی تکنولوژی می باشد که در کشور ما به آن ها کمتر توجه میشود.

 نه تنها در حوزه IOT بلکه موارد بسیار مهمتر از جمله سواد رسانه ای، سواد ارتباطی، سواد شبکه های اجتماعی، سواد تفکر و تحلیل انتقادی، سواد سیستمی فکر کردن و بطور کلی سواد زندگی دیجیتالی پیش زمینه ای است که خیلی قبل تر از مباحث IOT لازم بوده آن را فرا بگیریم.

همچنین از موارد دیگری که حتما باید به مردم آموزش داد مطالعه دقیق موارد Terms & Conditions است که اغلب نخوانده در ابتدای کار یک نرم افزار یا دستگاه با آنها موافقت میکنیم. البته چون این متن ها برای کاربران عمومی، تا حدی پیچیده و طولانی است لازمست این موافقت نامه ها، قابل فهم تر و بصورت قابل انتخاب کردن برای کاربران نمایش داده شود. ضمنا کار با برخی دستگاه ها که قابلیت تعریف سناریو بصورت (ITTT: if this then that) دارند نیازمند آموزش به اشخاص میباشند.

در بحث مدیریت خدمات شهری و عمومی، زیرساخت ها به سه دسته حیاتی، حساس و مهم طبقه بندی میشوند. از آنجا که ذات مباحث ICT پویایی، تنوع و به روز بودن است این نگرانی ها دوچندان خواهد بود. علاوه بر این، بخاطر تغییرات اجتماعی مطمئنا مقاومت مردم بویژه در کشورهای محافظه کار و سنتی ما را بر می انگیزاند. همانطور که همین الان هم برخی اصناف (مثل صنف تاکسی داران) به دلیل عدم درک روند تکنولوژی به اپلیکیشن های درخواست تاکسی اعتراض دارند. در مباحث IOT نیز که قرار است نوع شغل انسان ها را تغییر دهد حتما مقاومت جدی شکل خواهد گرفت که نیازمند رشد آگاهی و سواد دیجیتالی جامعه است (نشان میدهد با اینکه درصد زیادی از ما به تلفن های همراه هوشمند و اینترنت پرسرعت دسترسی داریم اما سواد و فهم دنیای دیجیتال بسیار کم است).

ضمنا از آنجا که در حال حاضر هنوز شرکت های زیادی هستند که کسب و کار سنتی و کاغذی دارند بویژه در مباحث عمومی شهری، نیازمند هزینه بالایی برای تغییر مدل ذهنی افراد مخصوصا در فاز های ابتدایی می باشد.

در ارتباط با زیست بوم اینترنت اشیا، و ایجاد سیستمی از سیستم ها (Sytem of sytems) و ابری از ابرها (Cloud of Clouds) بخاطر ذات پویا و متنوع بودن تجهیزات و سیستم ها و همچنین تغییرات سریع و غیرقابل پیش بینی نرم افزارهای آنها، ممکن است یک شیء تا دیروز وظیفه ای را انجام میداده و امروز با تغییر برنامه، تبدیل به شیء با کارکردی متفاوت شود.

در مورد بکارگیری شرکت ها، سوال اینست که امروزه دولت ها چگونه میتوانند ارزشمندی شرکت ها را تعیین کنند؟ امروزه ملاک بزرگ و کوچکی شرکت ها به چه چیزیست؟ آیا میتوان جلوی ایده هایی که هر روز از طرف شرکت های استارتاپ مطرح میشوند و بطور Disruptive تمام صنعت و سرمایه گذاری های دولتی را دگرگون میکنند را گرفت؟ همان شرکت های کوچکی که با ایده های جدیدتر توانسته اند در یک حوزه، قوی تر و با هزینه مناسب تر خدمتی را ارائه دهند. آیا میتوان بزرگ شدن شرکت ها و میل به رقابت با خدماتی که سابقا در انحصار دولت بوده است و جایگاهشان اکنون در لایه های زندگی و رفع نیازهای مردم کاملا مشهود شده است را نادیده انگاشت؟ آیا اعمال حاکمیت در فضای انقلاب صنعتی چهارم که در آن فناوری هایی غیردولتی و غیرملموس حضور پررنگ دارند امکان پذیر است؟ این نگاه حاکمیت گرا شاید برای دوران های گذشته مناسب بوده باشد اما در دنیای جدید، جایگاهی نداشته و غیر منصفانه و غیر قابل اعمال است.

در بحث ارتباط با شبکه ملی اطلاعات، اینکه اشیا بتوانند داده هایشان را در شبکه ملی اطلاعات ارسال و دریافت کنند، هم بسیار خوب است و هم از طرفی چالش بزرگی است. از طرفی میتواند سطحی از امنیت و اطمینان را فراهم کند اما از طرف دیگر ترافیک ایجاد شده توسط تعداد بسیار زیاد اشیاء گوناگون که با پروتکل ها و روش های مختلف ارتباطی و امنیتی به ارسال و دریافت داده در شبکه ملی اطلاعات بپردازند، در صورتی که منابع پشتیبانی کافی موجود نباشد میتواند مشکل ساز باشد. ضمنا پیش زمینه این بحث، زیرساخت اتصال تمام اشیا به شبکه ملی اطلاعات است.

همچنین بحث اینکه سرویس دهندگان در داخل ایران میزبانی دهند بسیار خوب است اما مانند مورد بالا نیازمند تجهیزات و اقدامات پیشتیبانی قوی شبکه و امنیت و همچنین نرم افزار و دیتابیس ها می باشد. ضمنا برخی نرم افزارها، پلاگین ها، دیتابیس ها و همچنین تجهیزات شبکه و امنیت (لایسنس های دستگاه ها) جایگزین های داخلی و بومی ندارند.

در کنار چارچوب سند الزامات حمایت از داده ها که لازمست به دقت تعریف شود، مهمترین مسئله میزان اعتماد مردم است. بحث شفافیت (Transparency) و اینکه بدانیم شرکت های سازنده اشیاء، چه داده هایی را از ما جمع آوری میکنند، چه کسانی از این داده ها استفاده میکنند، چه کسانی به این داده ها دسترسی دارند، چگونه و چه استفاده ای از داده ها میکنند و اینکه شرکت چه سیاستی برای امنیت و حفظ حریم خصوصی کاربران دارد لازمست بطور شفاف در Terms of use بیان شود.

نباید مخفیانه داده هایی از کاربر جمع آوری شود که کاربر اطلاع ندارد. باید راهی وجود داشته باشد که فرد داده هایی که از او ذخیره شده اند و چگونگی استفاده از آنها را مشاهده کند. بدون رضایت شخص نباید داده هایی که برای یک هدف خاص جمع آوری شده برای هدفی دیگر استفاده شود. شرکت ایجاد کننده، نگهدارنده و استفاده کننده رکوردها باید قابل اعتماد بودن داده ها را برای اشخاص تضمین کند و احتیاط های لازم را برای ممانعت از استفاده های نادرست از داده ها در نظر بگیرد. بدیهی است که شخص باید بتواند هر لحظه بنا به میل خود Opt-out و Opt-in کند.

در تکنولوژی های جدید مانند Blockchain کلیه مبادلات بانکی، قراردادها، ارتباطات و اطلاعات … بدون شناسایی فرد و بدون گذاشتن رد پا و حتی بدون ثبت در یک پایگاه داده متمرکز صورت میگیرد.

اگر حفظ حاکمیت فضای مجازی مد نظر است شاید امروزه تنها راه باقیمانده، آموزش و بالا بردن سواد دنیای دیجیتال مردم باشد. چون حتی اگر امروزه راهکار کوتاه مدتی برای کنترل و محدود کردن و اعمال حاکمیت بر فضای دیجیتال مردم پیدا شود در روزهای بسیار نزدیک، هیچ گونه حاکمیتی به شکل سنتی توسط دولت ها و شرکت ها و سازمان ها بر مردم نمیتوان اعمال کرد.