الگوریتم های پیشنهاد دهنده ویدیوها برای معتاد کردن ما طراحی شده اند

وقتی در یک جمع صحبت از آینده تکنولوژی ها میشود، افراد بدبین به آینده فناوری ها معمولا آینده را اینگونه میبینند که هوشمندی روبات ها به حدی رسیده که از کنترل انسان ها خارج شده و روبات ها دیگر از ما فرمانبرداری نمی کنند. حرف هایی که آنها را در بسیاری از رمان ها، سریال ها و فیلم هایی که به پیش بینی آینده پرداخته اند میتوانیم ببینیم. البته این نگرانی های حاصل از پیشرفت های فوق سریع هوش مصنوعی، اغلب همگی از جهاتی شبیه به هم هستند. گوته (Johann Wolfgang von Goethe) نویسنده و شاعر آلمانی در شعری به نام شاگرد جادوگر ( The Sorcerer’s Apprentice ) در سال ۱۷۹۷ میلادی داستان جالبی نوشته است:

شاگرد یک جادوگر که هر روز مجبور به انجام برخی تمیزکاری های خانه است در غیاب جادوگر، وردی میخواند و جارو را به آوردن آب از چاه و ریختن و تمیز کردن کف اتاق شعبده میکند. همه چیز عالی پیش میرود و جارو با سرعت زیاد سطل ها را می آورد و روی زمین خالی میکرد. اما پس از اتمام نظافت وقتی شاگرد خواست جارو را متوقف کند دید وردی که میشناسد کار نمیکند و جارو مدام در حال خالی کردن آب کف اتاق است. تصمیم گرفت با یک تبر جارو را بشکند اما هر کدام از تکه های شکسته از جارو مانند یک جاروی کامل به آوردن آب ادامه دادند. طولی نکشید تمام خانه غرق در آب شود که در این لحظه جادوگر به خانه برگشت و طلسم را باطل کرد…

داستان شاگرد جادوگر

این داستان، مثال کلاسیک و الهام بخش بسیاری از داستان ها، فیلم ها و کارتون هایی است که در آنها انسان یک تکنولوژی را شروع میکند اما خیلی زود کنترل اوضاع از دستش خارج میشود و دیگر راهی هم برای توقف یا جبران باقی نمی ماند. ( مانند داستان و فیلم فرانکشتاین)

اگر نتوانیم برای یک الگوریتم هوش مصنوعی که از روش های یادگیری ماشین استفاده میکند هدف را به درستی مشخص کنیم و محدودیت هایی (Constraints) که لازمست تا الگوریتم آنها را متوجه باشد به طور کاملا دقیق و صحیح بیان نشده باشند، الگوریتم ها میتوانند مسیر یا روش هایی غیرموجه و غیرمنتظره از دید ما انسان ها برای رسیدن به اهدافشان پیدا کنند ( تصور کنید رباتی که موظف به ماهیگیری است پس از اینکه موفق نشده از یک استخر ماهی بگیرد تمام آب استخر را خالی کند تا ماهی را بدست آورد!). به مرور الگوریتم های یادگیرنده روش هایی برای تقلب کردن را یاد میگیرند که شاید اصلا یک انسان به آن ها فکر هم نمیکند. ( مانند تقلب کشف شده توسط الگوریتم در انجام بازی Q*bert آتاری )

تقلب الگوریتم بازی آتاری

مشابه همین مورد، الگوریتم پیشنهاد دهنده ویدیوی سایت یوتیوب است که روزانه تماشای میلیاردها ویدیو را به افراد توصیه میکند. این الگوریتم شاید در ابتدا هدفش تنها این بود که به شما ویدیویی با بیشتری احتمال دوست داشتنتان را پیشنهاد دهد و اینکه در کل بتواند مدت زمان بیشتری شما را به تماشا مشغول نگه دارد. در این صورت هدف اصلی تر این الگوریتم ( و الگوریتم های مشابه در سایت ها و اپلیکیشن های دیگر مانند اینستاگرام ) بیشینه کردن نمایش تبلیغات و درامد حاصل از آن برای شرکت مادر خود یعنی شرکت Alphabet است. جالب است که در آمار منتشر شده، کاربران ۷۰% زمان ها در حال مشاهده ویدیوهایی هستند که الگوریتم یوتیوب به آنها پیشنهاد داده است.

به نقل از یک توسعه دهنده الگوریتم یوتیوب:

“مسئله اینست که هوش مصنوعی یوتیوب ساخته نشده که انسان ها آنچه میخواهند را دریافت کنند، بلکه طوری ساخته شده که آنها را به یوتیوب معتاد کند!”

(شاید بتوان گفت که ویدیوهایی توصیه میشوند که بهتر میتوانند وقت افراد را هدر دهند! )

یکی از جذاب ترین و پر بازدیدترین موضوعات ویدیوهایی که در یوتیوب هر لحظه در حال دیده شدن است محتواهایی است که بحث های مرتبط با تئوری های توطئه را دنبال میکنند. ( هنوز افرادی هستند که کروی بودن زمین را یک دروغ میدانند و به زمین صاف (Flat Earth) باور دارند! یا هنوز هم روی نشستن انسان روی ماه توسط ناسا شک میکنند!  و یا گرم شدن کره زمین را غیرواقعی میپندارند!). چون انسان ها روی این ویدیوها کلیک میکنند، مسیر شبکه عصبی (neural net) الگوریتم یادگیری ماشین یوتیوب، برای اینکه این گونه ویدیوها را نیز به سایر افراد توصیه کند بیشتر تقویت میشود. این یعنی شما با جستجو از یک موضوع بی ضرر یا شاید علمی شروع می کنید اما پس از چند بار دنبال کردن ویدیوهای توصیه شده توسط یوتیوب، خود را در حال تماشای ویدیوهایی با محتوای خرافی، شبه علم و انواع تئوری های توطئه میبینید. هستند ویدیوهایی که مثلا با عنوان:  “۲۰۰ مدرک از اینکه چرا زمین گرد نیست؟!” که پر است از استدلال هایی که برای فردی با مدل ذهنی کمتر توسعه یافته میتواند واقعا شک برانگیز و پذیرفتی به نظر برسند. اینترنت بطور عام و پلتفرم هایی مانند یوتیوب و اینستاگرام بطور خاص پر است از misinformation هایی که برای افرادی بدون تفکر انتقادی، میتواند درک نادرستی از مسائل ایجاد کند. تا جایی که حتی اعتماد این افراد را نسبت به برخی سازمان ها (مثلا حرف هایی که ناسا از آسمان و زمین میگوید، یا گفته های سازمان هواشناسی از اوضاع آب و هوا و …) از بین ببرد که این بی اعتمادی افراد ناآگاه به نهادهای علمی جامعه تبعات خوبی به دنبال ندارد.

اما طرف دیگر، کسانی که مثلا مسطح بودن زمین را خنده دار میدانند اغلب نیازی نمیبینند محتواهایی تولید کنند تا دلایل پیروان صاف بودن زمین را رد کنند و اشتباه آنها را در بیان این تئوری های توطئه گوشزد کنند. لذا اغلب نسبتا ویدیوهای جذاب بیشتری در اینترنت از پیروان این تئوری های توطئه یافت میشود تا ویدیوهایی بر علیه آنها. به همین خاطر است که تعداد زیاد این محتواها و استدلال های سطحی و دم دستی مطرح شده در آنها برای یک فرد ناآگاه میتواند توهم آگاهی ایجاد نماید. شاید با افراد کمی هم تابحال برخورد داشته اید که حتی با دلایل و استدلال های علمی هم قانع نمیشوند! ( برای این افراد واقعا کار زیادی نمیشود کرد!). لذا بهترین کار شاید تولید ویدیوهایی با اطلاعات بهتر در یوتیوب باشد.

در کنفرانس Flat Earth نظرسنجی ای از ۳۰ نفر انجام شد که ۲۹ نفر از آنها اذعان کردند که از طریق یوتیوب با دیدگاه زمین مسطح آشنا شده اند و ۲ سال قبل حتی اسم آن را هم نشنیده بودند. آن نفر دیگر هم بطور غیرمستقیم با شنیدن صحبت های اعضای خانواده خود که آنها ویدیوهایی در یوتیوب دیده بودند با این دیدگاه آشنا شده بود.

این سیستم توصیه گر همچنین ویدیوهایی از زندگی خصوصی کودکان را به افراد پیشنهاد میکند که میتواند برای افرادی با اختلال پدوفیلی، مسیر یافتن و احیانا آزار این کودکان را تسهیل کند. لذا پلتفرم هایی با ابعادی اینچنین گسترده میتواند توسط افرادی که مسئولیتی برای رفتارهای اجتماعی خود پذیرا نیستند به هدف اذیت و آزار و سوء استفاده از دیگران استفاده شود.

همه اینها بخاطر اینست که الگوریتم های یادگیرنده ای مثل یوتیوب هر لحظه در حال یادگیری از چگونگی رفتار ما در انتخاب ویدیو ها ( و در واقع درونیات روان ما انسان ها ) هستند. این الگوریتم ها نمیخواهند شما فقط یک ویدیوی علمی مثلا درباره نجوم ببینید و سایت را ببندید بلکه میخواهند کاری کنند که شما هر چه بیشتر و بیشتر مانند دیگر افراد به دیدن ویدیوهایی ترغیب شوید که جذاب است و دیدن آن ها تا حد زیادی اعتیاد آور، مثل همین تئوری توطئه ای مثل زمین صاف.

متخصصان هوش مصنوعی در جواب همیشه به لزوم تغییر و بهبود و تکامل پیوسته هوش مصنوعی (Better AI) تاکید دارند. مانند بهبود الگوریتم یوتیوب که دیگر به قدیمی یا جدید بودن ویدیوها هم توجه میکند و ویدیوهایی که محتوایی تاریخ گذشته دارند را با اولویت کمتر توصیه می کند. یا مثلا اخباری از منابع قابل اعتمادتر را با اولویتی بالاتر پیشنهاد می دهد.

زمانی که در این سایت ها با پیشنهاد دیدن ویدیوهایی مواجه میشویم، ناخودآگاه در کرمچاله (Wormhole) ای از محتواهای درگیر کننده و معتادکننده می افتیم که از نقطه نظر هدف آن الگوریتم، مشاهده این ویدیوها و دنبال کردن این خط سیر پر سود و منفعت است. اما از نقطه نظر ما انسان ها، گذشته از مدت زمانی که گه گاه در مشاهده این ویدیوها تلف میشود، نکته مهم دیگر فدا شدن برخی اصول و مسائل اخلاقی است. چطور میتوان الگوریتم هایی با این عظمت را که علایق و سلایق روانی کاربران اینترنت را بسیار خوب شناخته اند مسئولیت پذیر کنیم؟ چه تغییری در این الگوریتم ها میتواند اخلاق دنیای تکنولوژی را بهبود دهد؟ ما چه کمکی میتوانیم در بهبود پیامدهای ناخواسته این الگوریتم ها داشته باشیم؟

ترجمه ای آزاد از مقاله “Algorithms Are Designed to Addict Us, and the Consequences Go Beyond Wasted Time”

کارگاه فناوری های نو (آینده فناوری های در دنیای هوش مصنوعی)

برخی موارد مطرح شده در این دوره آموزشی عبارتند از:

  • نقاشی ها، شعرها و قطعات موسیقی تولید شده توسط کامپیوتر و هوش مصنوعی، روند مشاغل آینده، ربات های هوشمند، مهارت های مورد نیاز دنیای آینده
  • هوش دیجیتال Digital intelligence Quotient، ابزارهای دیجیتالی و نرم افزارهای کمک به بهبود نظم ذهنی، دستیار دیجیتال، Mind Manager ها
  • روندها و رویدادها در فناوری اطلاعات، نسل z، ویژگی های نسل اینترنت، ابر روندهای تکنولوژی، جان هنری، The turk، سایبورگ، سن تور، قنطورس، نیماسب، انواع فناوری ها
  • هوشمندی جوامع، میزان اطلاعات تولید شده، قانون مور، سینگولاریتی، تکینگی، هوش ماشین، روند تحولات زندگی انسان ها، انقلاب های صنعتی، انقلاب صنعتی چهارم، اینترنت چیزها، فناوری ابری، کلان داده ها، هوش مصنوعی، نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، ربات های هوشمند و عاطفی، اتومبیل های خودران، پرینت سه بعدی
  • سوالات جدید دنیا، مسائل دنیای فناوری اطلاعات، مباحث اخلاقی در مقابل مباحث قانونی، پیچیدگی تصمیم گیری اخلاقی، مسئله ترولی، Privacy By Design، قوانین آسیموف
  • پیش بینی آینده دنیای فناوری، ربات های آینده، نگرانی ها و امیدهای دنیای آینده، اعتیاد به اینترنت، نوموفوبیا، دیپ فیک، روانشناسی ربات ها، اقتصاد فضا، مهارت های نرم، پلتفرم ها، کتاب ذهن کامل نو دنیل پینک، کتاب صفر به یک پیتر ثیل

اسلایدهای این کارگاه را میتوانید اینجا دریافت نمایید.

جلسه یکم کارگاه فناوری های نو – انسان، کامپیوتر، پارسال دوست، امسال رقیب!
جلسه دوم کارگاه فناوری های نو – جانم را بگیر، دستیار دیجیتالی ام را هرگز!
جلسه سوم کارگاه فناوری های نو – جناب قاضی، من و کامپیوترم با هم تفاهم نداریم.
جلسه چهارم کارگاه فناوری های نو – اسم: ربات، فامیل: رباتی، اشیا: ربات پلاستیکی
جلسه پنجم کارگاه فناوری های نو – اخلاق ربات ها، ماشین ها، الگوریتم ها
جلسه ششم کارگاه فناوری های نو – ربات خوش فکر، ربات با ادب، ربات آینده نگر

 

دسترسی به ویدیوهای دوره از طریق سایت فرانش به آدرس های:

روند تغییرات مشاغل

هر بار که به نوع و شکل مشاغل آینده فکر میکنم اغلب چندین حس را میتوانم در خودم بیابم. نوعی ترس از سر نادانی، نوعی شادی از سر امید به پیشرفت ها و نوعی ابهام بخاطر ذات غیر قابل پیش بینی آینده. کافیست کمی پیگیر مقاله ها و اخبار فناوری ها باشیم تا به تغییرات سریع مشاغل در دنیا پی ببریم. در دنیای امروز گوشی های هوشمند، فناوری های پوشیدنی، شبکه های اجتماعی، کلان داده ها و یادگیری ماشین ها، بر مشاغل ما انسان ها سایه انداخته اند. فعالیت در این شرایط آمادگی متفاوتی از آنچه پدر و مادر و مدارس در گذشته کودکان را برای آن آماده میکردند نیاز دارد. امروز من برای نصیحت کردن فرزندم از کدام پند هایی که پدر و مادرم روزی به من آموختند میتوانم استفاده کنم؟ چه نصیحتی درباره چگونگی مواجهه با فناوری هایی که امروزه از هر چیز و هر کس در زندگی به ما نزدیک ترند وجود دارد؟ فناوری هایی که صبح ما را از خواب بیدار میکنند و شب برایمان قصه ها میگویند تا در آغوش آنها به خواب برویم.

گرچه ما به نصیحت و پند و اندرز گفتن عادت و علاقه داریم، قطعا منظورم نصیحت کردن نیست. اگر هم نصیحتی نیاز باشد این ما هستیم که باید از نسل های بعدی خود بخواهیم تا کمی ما را نصیحت کنند. چون اگر پای آنها را قطع نکرده باشیم و آنها را زیر پایمان له نکرده باشیم آنها هستند که باید روی شانه های ما قرار بگیرند تا بلکه با چشمان دوربین خودشان مسیر را نشانمان بدهند. چشم بسیاری از ما برای دیدن آینده کم بیناست و به همین خاطر چون تصویر مبهم و کدری را ملاحظه میکنیم احتمالا تکنولوژی ها را همچون غولی ترسناک میبینیم و از آن وحشت میکنیم. هدفم از این حرف ها هیچ نیست جز روی کاغذ آوردن کمی از تفکراتم. و احساس نیاز به بیشتر اندیشیدن، بیشتر خواندن، بیشتر شناختن و بیشتر آماده شدن. بجای ترسیدن و چشم بستن.

در روزگاری که روبات ها میتوانند مانند ما و حتی بهتر از ما انسان ها صحبت کنند، بازی متفاوت میشود(game changer). امروزه دستیاران دیجیتال(personal digital assistant) نه به معنای یک کامپیوتر جیبی و همراه، بلکه به عنوان یک خود دیگر از ما (a second self) و حتی آگاه تر از خودمان به خودمان تبدیل شده اند. این شخصیت دیگر خودمان (alter ego) اموری را بجای ما انجام میدهد، قرار ملاقات هایی را تنظیم میکند و به جای ما در مراسم و جلسه و دید و بازدید ها شرکت میکند. اینکه بهترین زمان ملاقات را دستیار دیجیتال من در مذاکره با دستیار دیجیتال شما تعیین کند البته هر انسانی را به فکر وامیدارد. کاری که مدت هاست بعضی از ما انسان ها آن را به فراموشی سپرده ایم. کاش میتوانستیم کمی روندهای تکنولوژی را بهتر ببینیم تا میفهمیدیم بزودی دیگر شغلی به نام منشی و مسئول دفتر و هماهنگ کننده و غیره نخواهیم داشت. شما برای یافتن پاسخ یک سوال به گوگل بیشتر اعتماد دارید یا به دوستتان؟ اگر شوخی ها و انسان برتربینی هایمان را کنار بگذاریم، خواهیم دید که امروز موتورهای جستجو با الگوریتم های یادگیری شان بسیار بهتر از ما انسانها کار گشتن و گردآوری مطالب را انجام میدهند. همینطور بسیار بهتر از ما کار هماهنگی ها و برنامه ریزی ها را. مدت هاست که نتایج آزمایش ها و تحقیقات متخصصان علوم شناختی ثابت کرده که انسان ها در تصمیم گیری ها عموما بسیار نابخردانه عمل میکنند. ما انسان ها بخاطر ذهنیات و تجربیات گذشته خود، غرق در سوگیری ها، پیش قضاوت ها و احساسات هستیم که قطعا در نتیجه تصمیم گیری های ما موثر است. برخی از این خطاها بطور درونی و ناآگاه است و برخی تحت تاثیر عوامل خارجی و محیطی.

به نظرم میرسد پدر و مادری که کمی توانایی دیدن روندهای پیشرفت تکنولوژی ها را داشته باشد قطعا به فرزند خود پیشنهاد شغل های پر درامد امروزی را نمیکند. باعث تاسف است اگر ما بر اساس مدل ذهنی منسوخ دهه های پیش یعنی در زمان تحصیل و انتخاب شغل خودمان، بخواهیم برای فرزندمان که قرار است شغل و رشته ای برای امروز و دهه های بعدی خود انتخاب کند پیشنهاد کنیم. فکر میکنم برای کسی که دید خوبی از روند ها ندارد شاید بهترین کار سکوت باشد. چه بسا چیزی نگفتن و آزاد گذاشتن انتخاب فرزندان بهتر از آن باشد تا اینکه مدام بخاطر ترس ها و نگرانی های خودمان برخی مشاغل و رشته های کلیشه ای را به فرزندانمان تحمیل کنیم. البته دیدن تغییرات مشاغل برای کسی که چشمانش را به تغییرات بسته است غیر ممکن است.

اگر از برخی مشاغل که هنوز جنبه فیزیکی و یدی دارند و کمی دیرتر جای خود را به روبات ها میدهند بگذریم، مشاغل پر تقاضا در کشور ما مانند پزشکی، حسابداری، مدیریت و بسیاری دیگر، همین امروز هم دچار تحول شده اند. برچسب ها و دستبند های هوشمند متصل به شخص هر لحظه وضعیت سلامتی بدن را ثبت و گزارش میدهند. سیستم های خبره پزشکی کار پزشک را در تشخیص بیماری ها انجام میدهند. یونیت های دندان پزشکی اتوماتیک، انجام عمل های جراحی از راه دور و یا خودکار و بسیاری موارد دیگر. ناگفته نماند که پیشرفت های ژنتیک و اعمال تغییرات در ژن ها باعث کاهش بیماری های ژنتیکی و قوی تری شدن سلول ها برای جلوگیری از بیماری ها و افزایش طول عمر، موجب تغییرات زیادی در این نوع مشاغل شده است.

در مورد مشاغل مرتبط با حسابداری و مدیریت با وجود نرم افزارها و از بین رفتن روال های کاغذی به مرور نیاز به حسابدار و کمک حسابدار بسیار کاهش خواهد یافت. با وجود سیستم های اطلاعات مدیریت که به تصمیم گیری های مدیریتی می انجامد امروزه با کمک روش های تشخیص الگو از طریق کلان داده ها و یادگیری ماشین شغل مدیران و تحلیلگران مالی نیز تغییرات فراوانی را شاهد است.

حتما شروع خدمات رسانی شرکت های درخواست هوشمند تاکسی را در کشورمان را به یاد دارید. گاهی هنوز هم اعتراض هایی را میبینید که از طرف کسانی است که تغییرات و روند تکنولوژی را ندیده اند و نمیبینند. و چقدر نزدیک است که این وضع را برای مشاغلی مانند بانکداری، بیمه و صنایع مرتبط مشاهده کنید. گرچه صاحبان این کسب و کارها کم و بیش این نسیم را حس میکنند اما حیف که فقط بعد از طوفان آن را باور میکنند. (شاید دلیل ادامه مشاغل سنتی، کمک به حفظ نیروی کار باشد. نیروی کاری که اغلب هم غیر متخصص و با سطح دانش و قدرت انعطاف پذیری کم است. مطمئنا هر کشور روزی با در نظر گرفتن هزینه و فایده حفظ مشاغل سنتی در مقایسه با جایگزینی ماشین ها به این نتیجه میرسد که به صرفه تر است بجای حفظ و ادامه مشاغل انسان هایی که کارشان امکان مکانیزه و اتوماتیک شدن دارد برای توانمند کردن نیروها هزینه کند.)

امروزه با اتومبیل های بدون راننده و پهپاد های حمل کالا میتوان به وضوح آینده ای را دید که در آن شغلی به نام راننده تاکسی، اتوبوس، پیک، پستچی و … به شکل فعلی نخواهیم داشت. Drone هایی که کالا را درب منزل شما تحویل میدهند بسیاری از فعالیت ها و مشاغل را تغییر میدهند. علاوه بر این با کمک فناوری اینترنت اشیا، دیگر مامور ثبت کنتورها را در کوچه و پس کوچه ها نخواهیم دید. میتوانید حدس بزنید چرا به شغل آمارگیر دیگر نیاز نخواهیم داشت. و به جای تعداد زیاد پلیس هایی که سر چهارراه ها می ایستند، تنها یک پهپاد بالای چهارراه مشغول نظارت خواهد بود.

ربات های نظافت و جاروکشیدن و مراقبت از سالمندان و کودکان در خانه ها، همین امروز هم زحمات زیادی میکشند که قطعا در آینده احساسات و عواطف بیشتری را نیز فرا خواهند گرفت. در رستوران ها و مهمانی ها وظیفه سرو غذا و جابجایی ها را بسیار رسمی تر و محترمانه تر از حتی انسان ها انجام خواهند داد.

در کارگاه ها و کارخانجات بیشتر از امروز بازوهای ربات ها جایگزین بازوهای پرخطا و خسته انسان ها خواهند شد. و کار مسئولین خطوط و نظارت کیفی را بسیار تغییر خواهند داد.

کشاورزان نسل سوم (Farmer 3.0) با کمک فناوری های هوش مصنوعی، سنسورهای اتوماتیک، روباتیک، پهپادها و مهندسی ژنتیک در کنار تحلیل کلان داده ها شغلی بسیار دانشی تر در مقایسه با کشاورزان این روزگار خواهند داشت. ضمنا روش های کشاورزی عمودی (Vertical Farming) محدودیت های زمین کشاورزی را کاهش میدهد. دامپرورانی که به فناوری هایی برای ایجاد جایگزین های آزمایشگاهی گوشت Lab Grown Meat/Alt Protein آشنایی دارند و میدانند که بدون پرورش و کشتن حیوانات هم میتوان پروتئین با کیفیت بالاتر ایجاد کرد. (برای سیر کردن ۸ میلیارد انسان روی زمین و تولید غذای کافی، مباحث تولید غذا در آزمایشگاه و همچنین مباحث تغییر و اصلاح ژن ها مانند CRISPR اهمیت فراوان می یابند.)

حتما میتوانید حدس بزنید که نانوتکنولوژی، بایوتکنولوژی، فناوری های ساخت باتری هایی با کارایی بیشتر چه تغییراتی در زندگی و مشاغل امروز و فردای ما ایجاد کرده است.

فکر میکنم زندگی در این دنیای همیشه روشن (always-on) بر خلاف زندگی سنتی و ذهن های نیمه خاموش مان، ما را بیشتر مجبور به مطالعه و اندیشه درباره فلسفه تکنولوژی و اخلاق تکنولوژی میکند. سعی میکنم به مرور مطالب بیشتری درمورد اخلاق و فلسفه فناوری در اینجا بنویسم.