خاصیت لیمو ترش برای بیماری های ذهنی

پیامی در شبکه اجتماعی دیدم که:
سال ۱۹۵۷ پزشکان آمریکا کشف کردند که لیمو ترش با آنتی اکسیدان بالا ضد تمامی سرطانهاست ، اما به ضرر جامعه پزشکی بود پس فاش نشد! لیموترش ۱۰/۰۰۰ هزار بار قوی تر از شیمی درمانی است !

آیا در سال ۱۹۵۷ پزشکان آمریکا توضیح بیشتری نداده اند که در روز چند عدد لیموترش باید خورد تا ۱۰ هزار بار قوی تر از شیمی درمانی باشد؟ عجیبه که این راز ۶۰ سال مخفی مانده بوده و حالا در یک کانال تلگرامی ایرانی یهو فاش شده. حتما کلی برای جامعه ی پزشک نماهای نامرد جهان بد تموم میشه. راستی پس چرا حتی خود پزشکان هم که اینو میدونن سرطان میگیرن؟ احتمالا برای اینکه تابلو نشه و این راز جهان هستی برملا نشه به نوبت بعضی هاشون خودشونو قربانی میکنن که این سود هنگفت جامعه پزشکان لو نره! خدارو شکر که مردم ما به لطف محتوای کانال های آموزنده تلگرامی که اینهمه به فکر مردم هستند، دیگر هیچ بیماری جسمی ای ندارن. (کاش لیمو برای بیماری های ذهنی ما هم کمکی میتونست بکنه)

در جستجوی طلا

یکی از دوستان پیامی از شبکه های اجتماعی رو بازنشر کرده بود که:

میگویند هنگامی که در آمریکا همه در جستجوی طلا بودند ، یک نفر با فروش ” بیل و کلنگ ” میلیونر شد، اما هیچکس طلا پیدا نکرد ! ” متفاوت اندیشیدن راهکار موفقیت شماست ! ”

چون موضوع برام جالب بود کمی سرچ کردم و متوجه شدم اتفاقا بسیار زیاد طلا کشف شده و تعدادی بسیار ثروت کسب کردند. و کلی تاثیرات اجتماعی هم در تاریخ آمریکا داشت. ضمنا علاوه بر بیل، بسیاری صنایع مرتبط دیگر از تهیه غذا و مسکن گرفته تا تهیه تجهیزات و حمل و نقل هم بودند که طبیعتا سود کردند.

متوجه پیام پشت این مطلب نیستم. اگر رفتار مردم را عجیب میدانید که خب مگر غیر از رفتارهای Herding از مردم توقع دیگری داشته اید؟

اما اگر هوشمندی بیل فروش را قابل توجه میدانید، که خب صحیح است اما من در این روزگار و در این کشور از این پیام چه می آموزم؟ آیا می آموزم که سعی کنم زرنگ تر باشم؟ از اینکه میبینم مردمم نادان هستند من بروم و بیشتر از حماقت آنها کسب درامد کنم؟

چقدر این مطلب به درستی وصف حال امروز کشور ماست!

یک نگاه به صف مردم کشور خودمان برای خرید سکه و طلا و دلار و زمین و مسکن بکنید…

حداقل آنها برای استخراج طلا زحمت بسیاری کشیدند و حداقل یک ارزش افزوده تولید کردند.

فعالیت های اقتصادی ما که اساسا غیر سیستمی و صرفا نگاه از منظر منفعت شخصی است بدتر است یا نگاه کسی که زحمت و مشقت استخراج طلا را به خود میدهد؟

پی نوشت: من اصلا درک عمیقی از اقتصاد ندارم. شاید به خاطر همینه که فکر میکنم مجموع رفتارهای جزءهای اقتصادی، سیستم پیچیده اقتصاد رو میسازه. و متاسفانه چقدر سخته که همچنان میشه دید که ریشه بسیاری از زرنگی های حقیرانه ی مردم یک کشور در مسائل اقتصادی، ریشه در مشکلات جامعه شناسی و روانشناختی دارد.

کاش ما هم بزرگتر میشدیم

باغ سلام میکند ، سرو قیام میکند
سبزه پیاده میرود ، غنچه سوار میرسد

فکر کنید کسی این بیت از مولانا رو در شبکه های اجتماعی بازنشر کنه و به حالتی مسخره چند شکلک خنده هم جلوی آن بگذاره و بگه مصرف روانگردان ها از زمان مولانا رواج داشته! و بعد هم کسی بیاد و معلم مدرسه اش که سعی در توضیح و معنا کردن این ابیات برای دانش آموزها در کلاس داشته رو به سخره میگیره…

گاهی فکر میکنم کسانی مثل مولانا که کمی طویل تر و عریض تر و عمیق تر از ما به انسان و دنیا فکر کرده اند خیلی برایشان مهم نیست که بعد از اونها معلم های مدرسه چگونه حرفهاشونو معنی میکنن.

اونها تمام تلاششون رو کرده اند تا حس و حال و تفکراتشون رو با زبان بی زبانی بیان کنند. انگار هم حرفایی داشته اند که دلشون نمیومده که از دنیا برن و نگفته بمونه و هم هر چی نگاه میکردن مخاطبی برای اون حرف ها در جامعه پیدا نمیکردن و این چقدر سخته. خیلی سخته.

اما به فرض که معلم من به هزاران محدودیت و معذوریت و مغفولیت و مشغولیت نمیتونه یا بلد نیست به نوجوون های ما برخی مفاهیم رو آموزش بده، اما من چقدر میتونم یاد نگرفتنم رو به حساب معلم ها بذارم؟

یک لحظه خودتون رو بجای معلمتون تصور کنید که چطور باید عشق مولانا و شمس رو در کلاس به نوجوون ها توضیح بدین؟ چون یه کم تدریس میکنم به نظرم میاد بعضی انتقال مفاهیم چقدر چقدر چقدر کار سختیه.

شاید ناسپاسی و بی اخلاقی و تنبلی من است که یک بیت از یک شعر از یک دیوان رو بردارم، اون هم شعری که مولانا شوق و احساسش از برگشت شمس رو نمیتونه با کلمات بیان کنه و انقدر این شوق رو فراتر از خودش میدونه که طبیعت رو هم در این شوق همراه و خوشحال میبینه.

گاهی با خودم فکر میکنم اگر روزی فرزند من این مفاهیم ادبی و عرفانی مثل یار، رخ، قدح، شراب، ساقی، شب، کوی دوست، شمع، پروانه، وصال، هجران و ترک دیار، عمر و فلک، عرفان، ذکر، اسم اعظم، عشق، جذبه، کشف، سرمستی، منازل، سیر و سلوک، فقر، تشرف، گوی توفیق و کرامت رو سوال کنه چطور میتونم براش توضیحی بدم؟

 

عروس شدن و داماد شدن

یکی از دعاهای رایج ما ایشاله داماد یا ایشاله عروس بشی هست که به مناسبت های مختلف به بچه ها میگیم. این دعا بزرگترین دغدغه همه ی تاریخ سرزمین ماست و در طی نسل ها تنها سعادت و کامیابی ما در جهان، عروس شدن و داماد شدن بوده.
ما عروس و داماد شدیم. اما کاش پدران و مادرانمون لحظه ای از درون مغز ها و حرف های ما هم خبر داشتند. کاش به جای اینهمه نصیحت و حرف زدن، کمی سکوت میکردند، کاش کمی هم مطالعه میکردند. کاش ما به جای اینهمه هیاهو و تکرار ناخودآگاه سرنوشت پیشینیان، کمی مطالعه و تامل کنیم.

اغلب پدران و مادران فقط برای ازدواج و بچه دارشدن و در نهایت مرگم بچه ها برنامه دارن. فقط میگن عروسی کنی یا پیر شی یا عاقبتت به خیر بشه. اما اگه ازشون بپرسیم خب چجوری یا از چه راهی یا با چه ملاک هایی اونوقته که میبینیم واقعا درک زیادی از دنیای امروز و زندگی این روزها ندارن. اغلب خودشونم برنامه خاصی برای زندگیشون و انتخاب هاشون نداشته ان. اگه به دعاهایی که میکنن فکر کنین میبینین که حتی همین دعاهارو هم از نسل های قبلشون عینا یاد گرفته ان و خودشون خیلی حرف جدیدی بهش اضافه نکردن. درد اینجاست که وقتی با بعضی جوونای امروز هم حرف میزنم باز این مدل ذهنی رو میبینم.

چقدر دعاهای خیلی بهتر بجای ایشاله عروسی کنی میشه داشت. چون حتی دیگر موجودات هم بطور طبیعی اینکارو دارن میکنن. خیلی بده که از بچگی مدام این کلمات در گوش بچه ها گفته بشه. گویی هدف مهمتری وجود نداره. گفتم سکوت مناسب تره چون یه کتاب، یک دوست یا یک معلم بسیار بهتر از نصیحت های مریض گونه و عقده های ناآگاه والدین میتونه به یه فرزند کمک کنه.

کاش غرور اجازه میداد که ببینند زیر سقف بلند این عروس و دامادهای خوشبخت چه زندگی سطحی و کم عمقی جریان داره؟

کاش بجای نگرانی از آینده، میفهمیدند و میتوانستند به ما بگویند بجای عاقبت به خیر شدن، امروز چه بشویم؟

scientifically proven!

یکی از دوستان میگفت ساینتیفیکالی پروون شده که بطور متوسط خانوم ها ۱۵ روز طول میکشه تا عاشق یه مرد بشن ولی آقایون فقط ۸٫۲ ثانیه طول میکشه تا عاشق یه خانوم بشن! ازش پرسیدم دقیقا چی ثابت شده؟ کجا ثابت شده؟ کدوم مقاله؟ در کدوم کشور؟ با کدوم فرهنگ؟ در چه دوره تاریخی ای؟ مرد و زن با چه سطح آگاهی ای؟ با چه مدل ذهنی ای؟ در چه طبقه اجتماعی ای؟ با چه انگیزه و هدفی؟ با چقدر شناخت از طرف مقابل؟ با چقدر شناخت از درون خودشون؟ آخه عاشقی رو چطوری میشه فرموله کرد که بشه کمیت زمانی براش تعریف کرد؟
اون علامت تعجب آخر جمله آخه معنیش چیه؟ یعنی داره آقایونو تحقیر میکنه؟ تحسین میکنه؟ یعنی میخواد بگه آقایون سطحی ان؟ لذت طلبن؟ ثبات روانی ندارن؟ الان با این دانستن یعنی باید خوشحال باشیم؟ به سطحی شدن افکار و گفتار خودمون تاسف بخوریم؟ به کانالای تلگرامی که انقدر به فکر سطح آگاهی و تفکر ما هستن که برای چند کیلو فالوور بیشتر از هیچ مطلب علمی! ای دریغ نمیکنن تبریک بگیم؟ یعنی این علامت تعجبه منو نابود کرد.

همه چیز را مفت میخواهیم!

سنگ مفت، گنجشک مفت. عقل مفت، خرد مفت. مطالعه مفت، سخت کوشی مفت، شب نخوابی مفت. ریسک کردن و تولید و صادرات و تکنولوژی مفت. مطالعه فلسفه و روانشناسی و جامعه شناسی مفت. مردم کم دان و راحت طلب امیدوار به دستیابی پول بدون دسترنج در زمان کوتاه مفت. همه چیز مفت.